۶/۱۶/۱۳۸۸

طبيعت گردي ( معرفي 3 غار )

طبيعت گردي ونقاط ديدني

غار رودافشان :
در كوهستان البرز مركزي در شهرستان دماوند روستاي سرسبزي وجود دارد با باغات وسيع و چشمه سارهاي فراوان و رودي پر آب كه چشمان هر بيننده اي را خيره مي‌سازد ، اين روستا رود افشان نام دارد. در جنوب اين روستا غار زيبايي خودنمايي مي‌كند به نام غار رودافشان. وقتي از تهران به سمت فيروزكوه خارج مي‌شويم در مسير جاده دماوند در 45 كيلومتري فيروزكوه به يك جاده فرعي مي‌رسيم به نام جاده سيدآباد كه در سمت راست جاده قرار دارد.پس از طي نيم ساعت راه آسفالت به يك جاده خاكي مي‌رسيم كه پس از نيم ساعت ما را مستقيما به روستاي رودافشان مي‌رساند. از آنجا پس از گذشتن از يك رود پر آب و پشت سر گذاشتن شيب نسبتا تندي در مدت يك ربع ساعت به دهانه عظيم غاري بر مي‌خوريم كه بزرگي و زيبايي آن هر بيننده‌اي را متحير مي‌كند .
درون غار ، تاريكي و سكوت محض حكمفرماست و فقط گاهي قطرات آب براي ثانيه‌اي سكوت را مي‌شكند. درون غار پوشيده از مواد آهكي است كه به صورت قنديلهايي از سقف غار آويزان شده است.
غار رودافشان در استان تهران و در ۱۱۷ كيلومتري شهر تهران و ۴۵ كيلومتري شهر فيروزكوه و در مجاورت روستايي به همين نام واقع است.غار در دامنه جنوبي دره رودافشان قرار دارد. رودخانه دليچاي در ژرفاي دره جريان دارد و آب درياچه هاي تار و هوير را كه حاصل ذوب يخچال هاي قره داغ است ، به رودخانه حبله رود مي برد. دهانه غار در ارتفاع ۱۸۰۰متري از سطح دريا و در داخل گودي بزرگي به قطر حدودا ۱۰۰متر قرار گرفته است و تنها از لبه گودي قابل مشاهده است . اختلاف ارتفاع دهانه غار و بستر رود حدود ۲۰۰ متر است.دهانه غار بسيار وسيع و قوسي شكل است و به درازاي ۴۰ متر و بلندي ۱۲متر است.
نخستين تالار عظيم غار به قطر ۸۰ در ۱۰۰متر و بلنداي ۲۵متر بعد از دهانه قرار دارد . به علت استحكام لايه ها اثري از شكستگي و يا سنگ قابل سقوط در آن ديده نمي شود.اين اعتقاد وجود دارد كه هزاران سال قبل رودخانه همسطح دهانه غار بوده و احتمالا قسمتي از آب رودخانه دليچاي وارد دالان هاي غار شده و باعث گسترش و وسعت غار شده است. وجود تعدادي ايوان ساخته شده با سنگچين و مقاديري خرده سفال، نشانه سكونت انسان ها در غار در روزگار گذشته است.تالار دوم پس از يك ديواره سنگچين قرار دارد و داراي ابعادي حدود ۶۰ در ۵۰ و بلنداي ۲۰ متر است و فاقد هر گونه غارسنگ(ساختارهايي كه در اثر انحلال و رسوبگذاري كاني ها در خلال جريان آب در داخل غار ها ايجاد مي شود،مانند چكيده و چكنده) است.تالار سوم داراي ابعادي در حدود ۵۰ در ۴۰ و بلنداي ۱۵ متر است. سرتاسر اين تالار از چكيده ها و چكنده هاي زيبا و ستون ها و آبشارسنگ هاي خارق العاده است. چكنده هاي نيزه اي و گل كلمي در سرتاسر سقف اين تالار ديده مي شود.در ادامه مسير اصلي غار يك پلكان آهني ما را به دهليزي مي رساند كه دخمه بزرگي به ابعاد 6 در ۴ متر و ارتفاع ۳ متر در انتهاي آن واقع است. يك حوض آب و ستوني در وسط آن دخمه ديده مي شود. اين دخمه را آناهيتا (الهه آبياري و باروري ) نام نهاده اند.در ادامه مسير اصلي پرتگاه هاي فراواني وجود دارد و مسير پس از حدود ۱۶۰متر به دالان انتهايي غار مي رسد كه طول آن ۱۰ متر است و در ارتفاع ۱۷۵۰متري سطح دريا و ۵۰ متر پايين تر از ارتفاع دهانه غار است. طول غار در مسير اصلي حدود ۵۵۰ متر است.
غار يخ مراد:
يخ مراد با قنديل‌هاي يخي زيبايش مشهور است كه تا اواسط خردادماه عمر مي كنند.
غار «يخ مراد» در مسير جاده تهران - چالوس در منطقه گچسر و در مكاني به نام آزادبر قرار دارد. برودت غار به اندازه اي است كه تا خرداد ماه نيز مي‌توان قنديل‌هاي يخ را در آن ديد.ارتفاع اين غار از سطح دريا دو هزار و 500 متر است. دهانه غار سه متر پهنا و هشت متر ارتفاع دارد. يخ مراد سه تالار اصلي ، يك بركه يخي و يك آبشار يخي دارد. بهترين فصل ديدن آن اسفند و فروردين است كه قنديل‌ها به زيباترين شكل خود رسيده‌اند.
براي رسيدن به غار يخ مراد بايد جاده چالوس را پيش بگيريد. در كيلومتر 60 جاده پس از روستاي نسا در سمت چپ جاده پلي وجود دارد كه به جاده‌اي خاكي مي‌انجامد. پس از طي 12 كيلومتر در اين جاده به يك دو راهي مي‌رسيد. سمت چپ به طرف روستاي آزادبر و سمت راست به طرف دهانه غار است. با يك ساعت پياده روي از اين دوراهي و عبور از روي پلي سيماني كه بر روي رودخانه آزادبر احداث شده است مي توان به مدخل غار رسيد .
اين غار به دليل وجود يخ دائمي در داخل آن و اعتقاد اهالي آن منطقه به مراد دادن آن، يخ مراد نامگذاري شده است. اين غار به دليل داشتن چاه هايي عمودي در داخل خود احتياط غارنوردان را مي طلبد.
در مدخل غار سنگ بزرگي واقع شده كه براي ورود به غار بايد آن را دور بزنيد. سپس به تالاري مي‌رسيد كه سه راه از آن منشعب مي‌شود. راه اول در سمت راست پس از حدود 20 متر به انتها مي‌‌رسد. راه مياني پس از 50 متر به لبه پرتگاهي مي رسد كه براي داخل شدن به آن بايد از وسايل فني كوهنوردي استفاده كرد.
راه سوم يا راهروي دست چپ كه شاخه اصلي غار است، زيباترين قنديل‌ها را در ماههاي سرد سال دارد. پس از طي حدود 15 متر راه سرازير و لغزنده به شكافي به طول دو متر و عرض يك متر مي‌رسيد كه زير آن پرتگاه عميقي وجود دارد كه با ورقه‌اي آهني پلي روي اين شكاف ايجاد شده است. تالار دوم غار در ادامه راهرو قرار دارد. اين تالار دو برابر تالار اول است، تالار سوم كمي بزرگ‌تر از تالار دوم ولي بسيار مرتفع‌تر است. در پرتگاهي در انتهاي اين تالار بركه اي يخي و آبشاري از يخ وجود دارد.
وضع طبيعي غار
غار داراي بادگير و هواکشهاي مخفي بي شماري است که هواي خارج با شدت از آنها داخل غار مي شود و بدين سبب هواي آن فوق العاده سرد بوده، و همين امر باعث مي گردد که آبهاي موجود در غار به حال انجماد درآمده و تشکيل توده هاي بزرگ يخ و مخزنهاي وسيع يخي را که قشر بعضي از آنها به 5/1 متر مي رسد، بدهند. يخبندان غار از اسفنذ ماه آغاز و تقريبا تا اواسط بهار سال بعد ادامه دارد و سپس در طول تابستان و پاييز به علت خشکي هوا و عدم جريان آب، يخها شروع به ذوب شدن کرده و روبه کاهش مي رود. غار يخ مراد يکي از پر پيچ و خم ترين غارهايي است که نظير آن به ندرت ديده شده و از اين رو بازديد تمام نقاط آن مستلزم وقت کافي، حوصله و دقت فراوان و در دست داشتن کروکي دقيق و کامل است. اين غار از حيث تزيينات آهکي قابل ملاحظه نيست و جز در چند بخش کوچک چيزي به چشم نمي خورد. ولي روي هم رفته استالاکتيت هاي اسفنجي الوان طبقه زيرزميني و نيز چند قسمت ديگر آن جالب است. نکته قابل توجه اينکه غار يخ مراد در بخشي چهار طبقه بوده و در يک امتداد عمودي به عمق 30 متر، به طور مطبق بر روي هم قرار گرفته است و جزو معدود غارهاي مطبق ايران است.
غــار بـورنیـــک :
موقعيت

غار بورنیک در استان تهران و در 120 كيلومتري شرق شهر تهران و 12 كيلومتري جنوب غربي شهر فيروزكوه و 6 كيلومتري حاشیه جنوبی "روستاي هرانده" واقع شده است .
معرفي
غار بورنيك در انتهاي يكي از دره هاي منشعب از دره طولاني و وسيع هرانده قرار دارد ، از ژرفاي دره رودخانه پرآب نمرود جريان دارد كه از شاخه هاي اصلي حبله رود است . آب نمرود از حوضه وسيع دامنه شمالي كوه قره داغ و دامنه هاي كوه ميشينه مرگ سرچشمه ميگيرد .
نام غار از دو كلمه "بور" و " نيك" تشكيل شده است . "بور" تغيير يافته كلمه "بار" جهت سهولت تلفظ در اضافه شدن به كلمه "نيك" است . "بار" به معناي ساحل ، كنار و جاي امن است . همانند كاربرد كلمه "بار"در لغت رودبار. لذا بورنيك يا بار نيك يعني "محل امن خوب" كه اسم پرمعنايي براي غار به علت موقعيت خاص قرارگيري آن است .
غار محل امني براي زندگي و پناه گرفتن بوده است . دهانه غار از ديد نهان و به رودخانه نزديك است . به همين خاطر غار محل امني براي سكونت در مواقع خطر و زندگي در دوره غار نشيني بوده است.
ساختمان غار
دهانه غار به ابعاد 10*15 متر و بلندي 6 متر در ارتفاع 1950 متري سطح دريا قرار دارد . غار از سه تالار عظيم تاقديسي تشكيل شده است كه در سقف هر كدام ، شكاف (گسل)اوليه مولد غار بخوبي نمايان است .
تالار نخست يا تالار بيروني محوطه بزرگي به ابعاد 40*50 متر و بلندي 8 متر است و با سنگچين كردن كف شيب دار در گذشته ، دو ايوان كه با يكديگر 2 متر اختلاف ارتفاع دارند بوجود آمده است . اين تالار سكونتگاه اصلي غار بوده و وجود آثاري مانند سفالهاي شكسته از دوره هاي تاريخي مختلف در آن ، نشان دهنده آن است كه از مراكز اصلي زيست انسانهاي غارنشين به بعد بوده است . در گوشه راست تالار ديوار دروازه دار سنگچين شده اي جلو يك دهليز ساخته شده و احتمالا محل نگهداري احشام بوده است . در گوشه چپ تالار ، دهانه اي بعرض 8 متر و بلندي 10 متر ورودي تالار دوم يا تالار اصلي غار است .
تالار دوم يا تالار اصلي غار محوطه اي به ابعاد 30*60 متر و بلندي 15 تا 20 متر است و كف آن با شيب تندي به سمت پايين مي رود . اين تالار داراي يك دالان نسبتا طولاني در انتها و دالان ديگري بسوي تالار سوم است . در ابتدا و سمت چپ تالار نيز راهرويي رابط اين تالار و تالار سوم غار است .
دالان انتها و سمت راست تالار دوم بطور متوسط 5 متر عرض و 6 متر بلندي دارد و طول دهانه آنها 40 متر است و در انتهاي آن يك چاه به عمق 5 متر و يك دهليز بطول 6 متر وجود دارد . ديواره هاي دالان ياد شده از چكنده هاي گل كلمي و نخودي سفيد و صورتي رنگ پوشيده شده است .
دالان رابط تالارهاي دوم و سوم غار كه در انتهاي دو تالار ياد شده قرار دارد حدود 30 متر طول دارد .
دالان ديگري كه ابتداي تالارهاي دوم و سوم غار را بهم متصل ميكند 10 متر پهنا و 4 متر بلندي دارد . تالار سوم غار 12 متر بلندي و 55*20 متر طول و عرض دارد و از ابتدا تا انتها شيب تند سنگلاخي و لغزنده اي دارد . انتهاي آن دهليزي دارد كه پس از 8 متر به تالاري پر از پرتگاه ختم مي شود . عمق بعضي پرتگاه ها 20 متر است و اين بخش غار از سنگهاي ستوني و چكنده هاي مخروطي و كف آن از چكيده ها پوشيده شده است . در گوشه ديگري از اين تالار دالاني بطول 20 متر و عرض 5 متر قرار دارد . كف آن سطح صافي دارد كه احتمالا محل اختفاي ساكنان غار در مواقع خطر بوده است .عميق ترين سطح غار در تالار سوم و مقابل دهليز رابط پاييني بين دو تالار ، حدود 60 متر پايين تر از سطح دهانه غار واقع است . طول شعبه اصلي غار حدود 500 متر است .
دشت بورنیک ,مزارع منطقه و رودخانه نمرود نیز از دیگر دیدنی های روستاي هرانده مي باشند .
كتيبه
كتيبه اي منقوش به خط كوفي و نقاشي هاي ديواري متعلق به دوره ايلخاني بدنبال لايه برداري سطوح سيماني ديوارهاي امامزاده يحيي روستاي هرانده فيروزكوه كشف شد .باستان شناسان با اجراي طرح ساماندهي و مرمت بناي امامزاده 900 ساله فيروزكوه ، به نقاشي هاي ديواري و كتيبه اي منقش در سطوح زيرين لايه سيماني ديواره داخلي دست يافته اند كه بر اساس گمانه زني هاي انجام شده قدمت اين اثر به دوره ايلخاني باز ميگردد .
"عبدالرضا برق دهنده " باستان شناس در مورد كتيبه كشف شده مي گويد : " در بخشي از كتيبه كه از زير لايه سيماني خارج شده ، "قال رسول الله " به خط كوفي و به رنگ آبي لاجوردي نوشته شده است "به گفته وي نقاشي هاي ديواري امامزاده يحيي نيز به ارتفاع 2 متر از سطح زمين و دور تا دور بقعه امتداد دارد و به نظر مي رسد نقاشي ها با مضمون مذهبي و آراسته به نقوش اسليمي است .
در همين حال "قدير افروند" معاون حفاظت فني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران كشف كتيبه ايلخاني را حين عمليات سامان دهي و احياي بناي امامزاده يحيي فيروزكوه عنوان كرد و گفت " به دليل تخريبهاي صورت گرفته در بخشي از بنا و مرمت غير اصولي آن از سوي اهالي منطقه ، طرح احياي بناي امامزاده يحيي آغاز شد كه در اين ميان با برداشته شدن بخشي از سيمان ديوار داخلي ، باستان شناسان به كتيبه اي با قدمت 700 سال دست يافتند . به گفته وي در سالهاي اخير نماي بيروني بناي اين امامزاده با سيمان سياه و سفيد اندود شده كه اين لايه ضخيم بار سنگيني را روي بنا بوجود آورده است.افروند فاز نخست اقدامات صورت گرفته را شامل لايه برداري ديوار سيماني عنوان كرد و افزود :" سنگيني لايه هاي سيماني به همراه گودبرداري صورت گرفته در چند سال اخير سبب تخريب تدريجي اين بناي تاريخي شده و بر اين اساس در فاز نخست اين طرح ، لايه هاي سيماني و گچي از داخل و خارج بناي امامزاده ، زدوده مي شود .در همين حال برق دهنده باستان شناس با بيان اينكه كتيبه و نقاشي هاي ديواري در سطح زيرين گچ ها قرار داشته و امكان هوازدگي آنها در صورت برداشته شدن پوشش گچي وجود دارد ، اجراي اين پروژه را در يك دوره زماني و متناسب با شرايط آب و هوا عنوان ميكند . بر اساس بخش ديگري از كاوش هاي صورت گرفته ، گنبد اصلي امامزاده يحيي به شكل طبقه اي و دايره وار بوده و گنبد سيماني كنوني در سالهاي بعد ساخته و روي گنبد اصلي قرار گرفته است . در اجراي طرح ساماندهي بناي اين امامزاده ، گنبد اصلي بر اساس مستندات موجود بازسازي مي شود . معماري بناي امامزاده يحيي به قرن 7 هجري برميگردد و بنظر ميرسد ادامه يافتن كاوش هاي كنوني ، منجر به بازيابي نمادهايي از هنر معماري ايلخاني در اين بقعه تاريخي شود .
نقاشي هاي ديواري اين بقعه به رنگ لاجوردي بوده و به گفته باستان شناسان اين پروژه ، نقاشي كنوني كشف شده طرحي از يك محراب مزين به نقوش اسليمي است .بقعه امامزاده يحيي در بخش جنوبي روستاي هرانده فيروزكوه به صورت برج سنگي با گنبد رك ( مخروطي )قرار گرفته است . مصالح بكار رفته در بناي بقعه سنگ لاشه ، ملات گچ و ساروج است كه در سالهاي اخير با سيمان سياه و سفيد پوشيده شده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر